- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سروقدی میان انجمنی به که هفتاد سرو در چمنی
2 جهل باشد فراق صحبت دوست به تماشای لاله و سمنی
3 ای که هرگز ندیدهای به جمال جز در آیینه مثل خویشتنی
4 تو که همتای خویشتن بینی لاجرم ننگری به مثل منی
5 در دهانت سخن نمیگویم که نگنجد در آن دهن سخنی
6 بدنت در میان پیرهنت همچو روحیست رفته در بدنی
7 وآن که بیند برهنه اندامت گوید این پرگل است پیرهنی
8 با وجودت خطا بود که نظر به ختایی کنند یا ختنی
9 باد اگر بر من اوفتد ببرد که نماندهست زیر جامه تنی
10 چاره بیچارگی بود سعدی چون ندانند چارهای و فنی