عَصیب و گُرده از کسایی مروزی دیوان اشعار 38

کسایی مروزی

آثار کسایی مروزی

کسایی مروزی

عَصیب و گُرده برون کن ، وزو زَوَنج نورد

1 عَصیب و گُرده برون کن ، وزو زَوَنج نورد جگر بیاژن و آگنج ازو بسامان کن

2 بجوش گردن و بالان و زیره باکن از وی نمک بسای و گذر بر تَبَنْگوی نان کن

3 به گربه ده و به عَکّه سُپُرز وخیم همه و گر یتیم بدزدد بزنش و تاوان کن

4 وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زهره و سرگین و خون بوگان کن

5 زه ای کسایی ، احسنت ، گوی و چونین گوی به سفلگان بر فَریَه کن و فراوان کن

عکس نوشته
کامنت
comment