1 در غمت با گریه شام و سحر خو کردهام روز و شب چون ابر با مژگان تر خو کردهام
2 گل نمیخواهم، پر است از پاره دل دامنم می نمینوشم، به خوناب جگر خو کردهام
3 روز و شب دارم هوای لعل آن شیرین پسر طوطیام، نبود عجب گر با شکر خو کردهام
4 کس نیارد بر سر من آن ستماندیش را همچو قدسی با دعای بیاثر خو کردهام