در غمت با گریه شام و سحر خو از قدسی مشهدی غزل 381

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ام

1 در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ام روز و شب چون ابر با مژگان تر خو کرده‌ام

2 گل نمی‌خواهم، پر است از پاره دل دامنم می نمی‌نوشم، به خوناب جگر خو کرده‌ام

3 روز و شب دارم هوای لعل آن شیرین پسر طوطی‌ام، نبود عجب گر با شکر خو کرده‌ام

4 کس نیارد بر سر من آن ستم‌اندیش را همچو قدسی با دعای بی‌اثر خو کرده‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment