در خم زلف تو، پابند جنون از شاطرعباس صبوحی غزل 64

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من

1 در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من بی‌خبر از دو جهان غرقه به خون شد دل من

2 چونکه با رشتهٔ گیسوی تو پیوندی داشت مو به مو بسته به زنجیر جنون شد دل من

3 اینهمه فتنه مگر زیر سر چشم تو بود که گرفتار دو صد سحر و فسون شد دل من؟

4 آنچه گفتم به دل از روی نصیحت، نشنید عاقبت عشق تو ورزید و زبون شد دل من

5 بعد مرگ من اگر بر سر خاکم گذری دهمت شرح، که از دست تو، چون شد دل من

6 سالها سخت تر از کوه گران بود ولیک در سر عشق تو بی صبر و سکون شد دل من

7 نقطهٔ خال تو تا دید به پرگار وجود یکسر از دایرهٔ عقل، برون شد دل من

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر