بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

در هر که نیست نشأه از بابافغانی شیرازی غزل 291

غزل 291 ام از 695 غزلیات

در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد

1 در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد هجر تو مرگ مرده دلان فسرده باد

2 بی جلوه ی تو مردمک دیده ی مرا خون جگر ز پرده ی مژگان فشرده باد

3 گلهای آتشین که برآورده آب چشم گر خاک مقدمت نشود، باد برده باد

4 نقشی که غیر صورت مردم فریب تست از صفحه ی سواد دو چشمم سترده باد

5 هر گوهر دلی که به زلف تو بسته اند یکیک بدست هندوی خالت شمرده باد

6 هر اشک لاله گون که نشد صرف گلرخی گر دانه های لعل بود خاک خورده باد

7 ای خاک، استخوان فغانی امانتست از بهر طعمه ی سگ آن کو سپرده باد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد

شاعر شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد چه کسی است ؟

شاعر شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد چیست ؟

قالب شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد غزل است

مضمون اصلی شعر در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر