در زمان ما نمی‌بارد سحاب از قصاب کاشانی غزل 313

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی

1 در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی خشک گردیده‌ست در سرچشمه آب زندگی

2 از جفای بی‌حد ایام و گردش‌های دهر گشته کوته رشته عمرم ز تاب زندگی

3 نیست آسایش به بزم دهر، در مینای تن هست باقی قطره‌ای تا از شراب زندگی

4 با دو چشم خون‌چکان عمری است اندر آتشم نیست کس در عشق بیش از من کباب زندگی

5 می‌رود با آنکه در یک روز و شب صدساله راه اضطراب ما بود بیش از شتاب زندگی

6 غیر شرح نامرادی معنی دیگر نداشت درس هر فصلی که خواندیم از کتاب زندگی

7 کی توان آمد برون از زیر بار یک نفس وای اگر در حشر پرسندت حساب زندگی

8 شرح نتوان کرد پیش کس ز جور چرخ پیر آنچه ما دیدیم ز ایام شباب زندگی

9 می‌توان قصاب گفتش در جهان رویین‌تن است هرکه می‌آرد در این ایام تاب زندگی

عکس نوشته
کامنت
comment