1 در جهان تا کریم و مکرم بود از مدیحم تهی نبود دهان
2 دهن من تهی از آن مانده ست کز کریمان تهی شده ست جهان
1 چو دیده دید بر آن روی آبدار آتش دوید بر سرم از عشق آن نگار آتش
2 گر اتفاق نباشد میان آتش و آب چگونه گشت بر آن عارض آبدار آتش
1 رویت از روم نشان دارد و زلفت زحبش نکند عیش مرا جز حبش و روم تو خوش
2 خانه من ز جمال تو چو فردوس شده است خانه فردوس شود با صنم حورا فش
1 شکر بارد همی از ناردانش قمر تابد همی از گلستانش
2 شکر طعم و قمر نور است طبعم همه ساله ز وصف این و آنش