1 در جام جهان نما نظر کن به جمال تا نقش خیال او نماید به کمال
2 هر آینه ای که در نظر می آری تمثال جمالش بنماید تمثال
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 از تتق کبریا صورت لطف خدا بسته نقابی ز نور روی نموده به ما
2 دُرهٔ بیضا بود صورت روحانیش شاه معانی جهان هر دو جهانش گدا
1 عمر بی عشق می گذاری هیچ حاصل از عمر خود چه داری هیچ
2 ماسِوی الله طلب کنی شب و روز به عدم می روی چه آری هیچ
1 در شهادت شاهدی از غیب بی عیب آمده این چنین شادی خوش بی عیب از غیب آمده
2 در گلستان غنچهٔ گل در هوای روی او پیرهن بدریده و بی دامن و جَیب آمده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **