در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ از نیر تبریزی غزل 18

نیر تبریزی

آثار نیر تبریزی

نیر تبریزی

در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ نیست

1 در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ نیست خصمی که دل بصلح دهد جای جنگ نیست

2 طفلان بهایهوی کشندم بسوی دشت کاندر خور جنون تو در شهر سنگ نیست

3 پیک پیام دوست بدر حلقه میزند ای جان بدر شتاب که جای درنگ نیست

4 آئین قهر و مهر زمستان او مپرس در کام ما تفاوت شهد و شرنگ نیست

5 گر دل زبون چشم تو گردید صعوه را دل باختن زجلوه شهباز ننگ نیست

6 خواهد چه رنگ دیگرم این عشق پرفسون بالاتر از سیاهی موی تو رنگ نیست

7 در عمر قانعم زدهانت ببوسه ای رحمی که عیش کس چو من ایخواجه تنگ نیست

8 تن ده دلا بمرگ که زلف و رخ بتن کمتر ز بحر قلزم و کام نهنگ نیست

9 گو نام خود ز دفتر اهل نظر بشوی آنرا که چشم بر صنمی شوخ و شنگ نیست

10 نیر مباش غره که صوفی بغار شد هر خفته ای فنه کوهی پلنگ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment