-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دام صیاد ای فلک یا ذوق فریادم مده یا آن که از فریاد من رحمی به صیادم مده
2 یا در مکافات خوشی ای بخت ناشادم مکن ورزان که یک سان میکنی چون خاک بر بادم مده
3 در رهگذار خویشتن با خاک یک سانم مکن یا آن که از عیش جهان هرگز دل شادم مده
4 دادی پی دل بردنم گرداد خلقی داد من بهر فریب دیگران چون دل زکف دادم مده
5 من کرده ام ای هم آشیان خو با اسیری، آگهی از ذوق بال افشانی مرغان آزادم مده
6 زآن شوخ شیرین لب ز من محروم تر نبود کسی ای همنشین تسکین دل از حال فرهادم مده
7 تا چون (سحاب) از زخم تو نومید باشد مدعی گر نالم از بیدادت ای بیدادگر دادم مده