-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دیده نور در تن جان عزیز مایی اما چه سود خود را هرگز نمی نمایی
2 بسیاری رقیبان از بی مثالی تست کم نیست این که باشد شهری و مه لقایی
3 جز نام دلنوازی ورد زبان ندارم قانون نیم که خیزد از هر رکم صدایی
4 ماه فلک مثالم خوی دگر گرفته نازل شده است بر من از آسمان بلایی
5 در هر دعا برنگی دیدم جفایی از تو خاصیتی است بی شک در ضمن هر دعایی
6 دل جست راه عشقت جان خواست خاک پایت هر یک گرفته راهی هر یک فتاده جایی
7 نه حقه فلک را بر هم زدم فضولی در هیچ جا ندیدم درد ترا دوایی