1 در عبارت کتاب مسطورست رقّ منشور و بیت معمورست

2 اوست در سایهٔ پناه خرد حاجب بار بارگاه خرد

3 کدخدای نبیّ مُرسل اوست عقل ثانی و نفس اوّل اوست

4 از پی استفادت و تحقیق عقل کلّ مصطفی و او صدّیق

5 دایم از جوهر پذیرنده اثر از نورِ عقل گیرنده

6 هم دهنده است و هم ستاننده هم پذیرای و هم رساننده

7 متوسط میان صورت و هوش شده زین سو زبان و زان سو گوش

8 مرد چون عقل را پناه کند جرم و شکل سها چو ماه کند

9 مدتی گرد عقل بر گردد گرچه باشد پسر پدر گردد

10 پادشاهی شود ز مایهٔ عقل آفتابی شود ز سایهٔ عقل

11 جوهرش چون کند ز نقصان نقل برتر آید یکی شود با عقل

12 چون شد از فیض عقل بر خود شاه خلعت شوق یابد از اللّٰه

13 شوق چون در نهادش آویزد عقل کلّ را ز ره برانگیزد

14 تاکنون عقل بود بر وی میر زو کنون عقل گشت امر پذیر

15 چون شود بر نهاد خود مالک بشنود کارْجِعی اِلی رَبّک