در تن بیمار لعل روح پرورد از اسیر شهرستانی غزل 358

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست

1 در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست استخوانی کو نمک پرورده درد تو نیست

2 غیر مژگانی که باشد خانه زاد چشم تر کس در این ره محرم نظاره گرد تو نیست

3 لذت عشقت نه تنها با دل ریش است و بس مرهم آسودگی هم خالی از درد تو نیست

4 گر چه از دستت کسی را نیست رنگی جز حنا نیست یک گل در چمن کو دستپرورد تو نیست

5 با غم او شکوه در افسردگی کم کن اسیر آتش پروانه چون خاکستر سرد تو نیست

عکس نوشته
کامنت
comment