جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

در ره کعبه مقصود و بیابان حرم از جلال عضد غزل 182

غزل 182 ام از 401 غزلیّات

در ره کعبه مقصود و بیابان حرم

1 در ره کعبه مقصود و بیابان حرم هر که از سر نکند پای زهی سست قدم

2 زندگی با الم و زخم نخواهد مجروح گر کشی عین کرامت بود و محض کرم

3 نبرد خواب مرا هیچ شب از دست خیال دوست در پیش نظر چون بنهم دیده به هم

4 می نوشتم صفت شوق تو بر لوح درون آتشی خاست که نه لوح بماند و نه قلم

5 من که با دوست نشستم به مراد دل خویش اگرم جمله جهان دشمن جانند چه غم

6 حیف باشد که کسی محرم این راز شود نیست با درد تو دل در حرم جان محرم

7 صنما روی بپوشان ز نظرها ورنه بیم آنست که مردم بپرستند صنم

8 من که در خاک سر کوی تو مسکن دارم فارغ از گلشن فردوسم و گلزار ارم

9 هر که با درد تو خوش گشت نجوید درمان دل که با زخم تو خو کرد نخواهد مرهم

10 چون ببینم دهن تنگ ترا بیم بود که به یک آه کنم عالم موجود عدم

11 چشم و دل لایق آن نیست که جای تو بود تنگنایی ست پر از آتش و جایی پُرنم

12 دعوی عشق هر آن کس که کند همچو جلال مدّعی باشد اگر هیچ بنالد ز الم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم

شاعر شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم چه کسی است ؟

شاعر شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم جلال عضد می باشد.

شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم چیست ؟

قالب شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم غزل است

مضمون اصلی شعر در ره کعبه مقصود و بیابان حرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر