بی تو شب تا روز چون شمعم به از قدسی مشهدی غزل 64

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت

1 بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت اشک دامانم گرفت و آتشم از سر گذشت

2 بر سر راهش ندارم لذتی از انتظار یار پنداری که امروز از ره دیگر گذشت

3 آنکه مشکل بود عمری حالم از نادیدنش دوش با من بود و بر من حال مشکل‌تر گذشت

4 شوق چون زور آورد اندیشه طاقت چه سود دست و پا نتوان زدن جایی که آب از سر گذشت

5 بس که از چشمم گریزان است آن آب حیات چون ز من بگذشت پنداری ز آتش برگذشت

6 الحذر از آه قدسی کامشب از درد فراق تا به لب از سینه آهش بر سر نشتر گذشت

عکس نوشته
کامنت
comment