- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در میان پرده خون عشق را گلزارها عاشقان را با جمال عشق بیچون کارها
2 عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
3 عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
4 ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق ترک منبرها بگفته برشده بر دارها
5 عاشقان دردکش را در درونه ذوقها عاقلان تیره دل را در درون انکارها
6 عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
7 هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن تا ببینی در درون خویشتن گلزارها
8 شمس تبریزی تویی خورشید اندر ابر حرف چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها