ای در اقلیم معانی زده از حسین خوارزمی غزل 259

حسین خوارزمی

آثار حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

ای در اقلیم معانی زده کوس شاهی

1 ای در اقلیم معانی زده کوس شاهی بنده امر و مطیع تو ز مه تا ماهی

2 هر که خاک ره تو تاج سر خود نکند پیش ارباب معانی بود از بی راهی

3 هست افکار تو مشاطه ابکار غیوب که ز اسرار سراپرده غیب آگاهی

4 خلق دنیا چو طفیلند و توئی حاصل کون اهل معنی همه خیلند و تو شاهنشاهی

5 درع حکمت چو بپوشی و درآئی در صف شیر در بیشه معنی کندت روباهی

6 آنقدر هست قبول تو در آن در که رسد هر دم از حکم قضا آنچه تو در میخواهی

7 از همه فضل و عنایات الهی نه بس است این سعادت که تو شایسته آن درگاهی

8 گر بدامان وصالت نرسد نیست عجب دست امید حسین از جهة کوتاهی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر