1 در صف زنده دلان عزت دیگر دارد هر که چون شیشه دعای قدح از بر دارد
2 دید تا چشم تو دانست که روزش سیه است چشم عاشق خبر از گردش اختر دارد
1 به امید کسی نگذاشت بیدادش دل ما را خدا اجری دهد در کشتن ما قاتل ما را
2 هوای معتدل کشت پریشان را نمی سازد ز برقی پرورد هر لحظه دهقان حاصل ما را
1 اضطراب دل به من گفت آمدنهای تو را بیخودی هم کرد سرگوشی سخنهای تو را
2 شرم خوب است اینقدر نیرنگ اما خوب نیست چون کنم نظاره در یک آن چمنهای تو را
1 تا شد ز یاد تو روشن چراغ ما آیینه شبنمی است زگلهای باغ ما
2 مست هوا میکده سایه گلیم داغ است آفتاب ز رشک ایاغ ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به