1 در عهد صبی کرد جهالت پستت ایام شباب کرد غفلت مستت
2 چون پیر شدی رفت نشاط از دستت کی صید کند مرغ سعادت شستت
1 بیمار زارم انت الطبیب درد تو دارم انت الحبیب
2 از تست دردم گرد تو گردم درمان من کن انت الطبیب
1 کعبهٔ وصل تو پناه منست طاق ابروت قبله گاه منست
2 چشم فتان مست خونریزت خود زبیداد خود پناه منست
1 ای که در راه خدایت چشم غیرت رهبرست باغ را بنگر که از آثار رحمت اخضر است
2 کیف یحیی الارض بعد الموت را نظّاره کن تا عیان گردد ترا بعثی که حشر اکبر است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به