-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در خانه دل ای جان آن کیست ایستاده بر تخت شه کی باشد جز شاه و شاه زاده
2 کرده به دست اشارت کز من بگو چه خواهی مخمور می چه خواهد جز نقل و جام و باده
3 نقلی ز دل معلق جامی ز نور مطلق در خلوت هوالحق بزم ابد نهاده
4 ای بس دغل فروشان در بزم باده نوشان هش دار تا نیفتی ای مرد نرم و ساده
5 در حلقه قلاشی زنهار تا نباشی چون غنچه چشم بسته چون گل دهان گشاده
6 چون آینه است عالم نقش کمال عشق است ای مردمان کی دیده است جزوی ز کل زیاده
7 چون سبزه شو پیاده زیرا در این گلستان دلبر چو گل سوار است باقی همه پیاده
8 هم تیغ و هم کشنده هم کشته هم کشنده هم جمله عقل گشته هم عقل باده داده
9 آن شه صلاح دین است کو پایدار بادا دست عطاش دایم در گردنم قلاده