بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

در آن کشور که پیشانی گشاید از بیدل دهلوی غزل 1775

غزل 1775 ام از 2828 غزلیات

در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش

1 در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش گرفتن تا قیامت بر ندارد نام خورشیدش

2 ز خویشم می‌برد جایی‌که می‌گردم بهار آنجا نگاه ساغر ایمای گل بادام تمهیدش

3 به گلزاری که الفت دسته بند موی مجنونست هوا هر چند بالد نگذرد از سایهٔ بیدش

4 اشارات حقیقت بر مجاز افکند آگاهی خرد هرجا پری در جلوه آمد شیشه فهمیدش

5 ز بس اسرار پیدایی دقیق افتاده است اینجا نظر واکرد برکیفیت خویش آنکه پوشیدش

6 گر این یأس از شمار سال و ماه‌ کلفتم خیزد مه نو خم شود چندان‌که از دوش اوفتد عیدش

7 به چندین جام نتوان جز همان یک نشئه پیمودن تو هم پیمانه‌ای داری که پرکرده‌ست جمشیدش

8 جنون مضرابی ناموس الفت نغمه‌ها دارد شکست از هر چه باشد می‌زند بر سایه امیدش

9 چه مقدار آگهی بر خویش چیند قطره از دریا خیالت راست تحقیقی‌ که ممکن نیست تقلیدش

10 نپردازی به فکر نغمهٔ تحقیق من بیدل که چرخ اینجا خمیدن می‌کشد با چنگ ناهیدش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش

شاعر شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش چه کسی است ؟

شاعر شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش بیدل دهلوی می باشد.

شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش چیست ؟

قالب شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش غزل است

مضمون اصلی شعر در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر