سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

در شهر بحسن تو رویی نتوان از سیف فرغانی غزل 434

غزل 434 ام از 736 غزلیات

در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن از دل نشود پنهان روی تو بپوشیدن

2 من در عجبم از تو زیرا که ندیدستم از ماه سخن گفتن وز سرو خرامیدن

3 هنگام بهار ای جان در باغ چه خوش باشد بر یاد تو می خوردن بر بوی تو گل چیدن

4 با پسته خندانت گر توبه کند شاید هم قند ز شیرینی هم پسته ز خندیدن

5 در ملکش اگر بودی مانند تو شیرینی فرهاد شدی خسرو در سنگ تراشیدن

6 در مذهب عشاقت آنراست مسلمانی کورا نبود دینی جز دوست پرستیدن

7 کردیم بسی کوشش تا دوست بدست آید چون بخت مدد نکند چه سود ز کوشیدن

8 تا دیده خود بینت با غیر نظر دارد گر چشم ز جان سازی او را نتوان دیدن

9 از تیغ جفای او اندیشه مکن ای سیف تأثیر ظفر نبود از معرکه ترسیدن

شعر قالب : غزل سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن

شاعر شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن چه کسی است ؟

شاعر شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن سیف فرغانی می باشد.

شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن چیست ؟

قالب شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن غزل است

سبک شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن چیست ؟

سبک شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
سیف فرغانی

در شهر بحسن تو رویی نتوان از سیف فرغانی غزل 434

غزل 434 ام از 736 غزلیات
بنر