- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سینه که عشق درآمد هوس نماند در وادی که آتشی افتاد خس نماند
2 در سینه بود با تو نفس رشک داشتم چندان کیدم آه که دیگر نفس نماند
3 از هر طرف که می نگرم در مقابلی زان چون گذشتم از تو نگه باز پس نماند
4 دردا که از نگاه تو هرکس که بود سوخت فرقی میان عاشق و صاحب هوس نماند
5 تا دل نمرد چاک نزد یار سینه ام اکنون قفس شکست که مرغ قفس نماند