- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در لاف حلقه ربا مزن به ترانههای بیانکج که مباد خندهنما شود لب دعویت ز زبان کج
2 ز غرور دعوی سروvی به فلک میرسدت سری سر تیغ اگر به درآوری که خم است پیش فسان کج
3 ز غبار جاده ی معصیت نشدیم محرم عافیت به کجاست منزل غافلی که فتد به راه روان کج
4 دل و دست باخته طاقتم سر وپایگمشده همتم قلمشکسته کجا برد رقم عرق به بنانکج
5 ستم است بر خط مسطر از خم و پیج لغزش خامهات ره راست متهم کجی نکنی ز سعی عنان کج
6 به صلاح طینت منقلب نشوی زیان زدهء هوس که چو جنسهای دگر کسی نخرد کجی ز دکان کج
7 سر خوان نعمت عافیت نمکی است حرف ملایمش تو اگر از این مزه غافلی غم لقمه خور به دهان کج
8 خلل طبیعت راستان نشود کشاکش آسمان ز خدنگ جوهر راستی نبرد تلاش کمان کج
9 من بیدل از طرق ادب نگزیدهام ره دامنی که ز لغزش آبلهزا شود قدم یقین به گمان کج