- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در مجلسی که احباب شرب مدام کردند نوبت به ما چو افتاد آتش به جام کردند
2 اینجا غم محبت، آنجا سزای عصیان آسایش دو گیتی بر ما حرام کردند
3 از بس که شیشهها راست، از هر طرف سجودی میخانه را ز طاعت، بیتالحرام کردند
4 چون ساغر شکسته در دیدهها نمینیست اسباب گریه امشب گویا تمام کردند
5 در چاره وصالت کان را کسی ندانست سوداییان زلفت صد فکر خام کردند
6 بتخانه از بتان پر، میخانه از حریفان این خانه تهی را، چون کعبه نام کردند؟
7 دارند پارسایان دایم ز وجد، مستی آب حلال خود چون بر ما حرام کردند؟
8 در روزگار دوری گویا نمیشود روز یک شام ناشده صبح، صد صبح شام کردند
9 از خیل کامجویان، قدسی کناره بهتر کاین قوم، عاشقان را بی ننگ و نام کردند