در آن مجلس که او را همدم اغیار از وحشی بافقی غزل 298

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

در آن مجلس که او را همدم اغیار می‌دیدم

1 در آن مجلس که او را همدم اغیار می‌دیدم اگر خود را نمی‌کشتم بسی آزار می‌دیدم

2 چه بودی گر من بیمار چندان زنده می‌بودم که او را بر سر بالین خود یکبار می‌دیدم

3 به من لطفی نداری ورنه می‌کردی سد آزارم که می‌ماندم بسی تا من ترا بسیار می‌دیدم

4 به مجلس کاش از من غیر می‌شد آنقدر غافل که یک ره بر مراد خویش روی یار می‌دیدم

5 عجب گر زنده ماند شمع سان تا صبحدم وحشی که امشب ز آتش دل کار او دشوار می‌دیدم

عکس نوشته
کامنت
comment