-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در جستجوی وصلت، آن رهرو بلایم کز فرق همچو شانه بگذشته خار پایم
2 یکپای در خرابات، پای دگر بمسجد یکدست رهن ساغر یکدست در دعایم
3 تا سینه چاک کردم ناخن تمام فرسود اکنون بعقده دل درمانده چون درایم
4 در گلشنی که خارش نگرفت قیمت گل خاکم بسر که دایم چون آب کم بهایم
5 تا آشنای مائی بیگانه ام ز عالم مستغنی از طبیبان از درد بیدوایم
6 از تازه گلبن خود پیوند تا بریدم با هیچکس نسازم گوئیکه خار پایم
7 پروانه اسیرم در بزم آفرینش هر شمع ریسمانی می تابد از برایم
8 باشد نمایش من پنهان در آزمایش منگر که تیره بختم شمشیر بی جلایم
9 از بس کلیم رفتم در زیر بار محنت بر دوستان گرانم گر سایه همایم