🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

در رهی محمود از عطار نیشابوری الهی نامه 3194

الهی نامه 3194 ام از 5015 بخش سیزدهم

در رهی محمود میشد با سپاه

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31

1 در رهی محمود میشد با سپاه دید پیری پشته در بسته براه

2 پیش اوشد خسرو صاحب کمال گفت ای پیر این چه داری در جوال

3 گفت تا شب ای شه پیروز من خوشه بر میچیدهام امروز من

4 این جوال از خوشه پر درکردهام روی سوی طفلکان آوردهام

5 تا جوینی سازم این اطفال را ای گرامی با تو گفتم حال را

6 شاه گفتش از برای توشه تو از کجا بر چیدهٔ این خوشه تو

7 گفت بی شک چون مسلمانی بود از زمینی کان نه سلطانی بود

8 زانکه باشد آن زمین بی شک حرام کی نهم من در زمین غصب گام

9 هم نباشد خوشهٔ ایشان حلال گر خورم زینجا بود وزرو وبال

10 شاه گفت ای بدگمان ناتمام مال سلطان را چرا گوئی حرام

11 گفت با پیری و ضعف و افتقار آیدم از مال سلطانیت عار

12 زان ندارم لقمهٔ خود را روا کردهام دایم برین حق را گوا

13 تو که داری این همه پیل و سپاه هفت کشور را توئی امروز شاه

14 نیست شرمت با همه ملک جهان از جهان قسمت ستانی هر زمان

15 روز و شب از مال درویشان خوری روزی از خون دل ایشان خوری

16 میستانی گاه از ده گه ز شهر زر بزخم چوب از مردم بقهر

17 عالمی بر هم نهی وزر و وبال گوئی این مال منست آنگه حلال

18 اینهمه ملک و ضیاع و کار و بار کاین زمانت جمع شد ای شهریار

19 مادرت از دوک رشتن گرد کرد یا پدر از دانه کشتن گرد کرد

20 میبری مال مسلمانان بزور گوئیا ایمان نداری تو بگور

21 صد هزاران خصم درهم میکنی تا که یک لقمه مسلم میکنی

22 هر که در آفاق سلطان آمدست سرور جمله سلیمان آمدست

23 او برای قوت خود زنبیل بافت نه چو تو قالی قال و قیل بافت

24 کار اوآمد بیک زنبیل راست وان تو ناید بپانصد پیل راست

25 گرچه درویشم من و فتوت تو ننگ دارم گر خورم از قوت تو

26 تو که داری این همه وان تو نیست جز گدائی هیچ درمان تو نیست

27 چون کنی دون همتی خود نظر پس بعالی همتی من نگر

28 مال و ملکت میبباید سوختن پادشاهی از منت آموختن

29 این بگفت ودرگذشت از پیش شاه شاه میکرد از پسش حیران نگاه

30 از کمال آن سخن وز رشک او شد چو باران بهاری اشک او

31 مرغ همت خاصه در راه صواب دانهٔ بر دام داند آفتاب

عطار نیشابوری از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر در رهی محمود میشد با سپاه الهی نامه 3194 ام از 5015 بخش سیزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری می باشد
شعر قالب : الهی نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در رهی محمود میشد با سپاه

شاعر شعر در رهی محمود میشد با سپاه چه کسی است ؟

شاعر شعر در رهی محمود میشد با سپاه عطار نیشابوری می باشد.

شعر در رهی محمود میشد با سپاه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در رهی محمود میشد با سپاه چیست ؟

قالب شعر در رهی محمود میشد با سپاه الهی نامه است

سبک شعر در رهی محمود میشد با سپاه چیست ؟

سبک شعر در رهی محمود میشد با سپاه سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر در رهی محمود میشد با سپاه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

در رهی محمود از عطار نیشابوری الهی نامه 3194

الهی نامه 3194 ام از 5015 بخش سیزدهم
بنر