در هفت آسمانم الا یک از میرزاده عشقی قصیده 15

میرزاده عشقی

آثار میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

در هفت آسمانم الا یک ستاره نیست

1 در هفت آسمانم الا یک ستاره نیست نامی ز من به پرسنل این اداره نیست

2 بی اعتنا به هیئت کابینه فلک گردیده ام که پارتیم، یک ستاره نیست

3 بر بی شمار مهر فلک، پشت پا زدم خصم چو من فلک زده ای را شماره نیست!

4 عار آیدم من ار، به فلک اعتنا کنم ار من به چرخ جز به حقارت نظاره نیست

5 کشتی ما فتاده به گرداب، ای خدا! یک ناخدا که تابردش بر کناره نیست!

6 بیچاره نیستم من و در فکر چاره ام بیچاره آن کسی ست که در فکر چاره نیست

7 من طفل انقلابم و جز در دهان من پستان خون دایه این گاهواره نیست

8 ای گول شیخ خورده، قضا و قدر مطیع بر طاق و جفت و خوب و بد استخاره نیست

9 احوال من نموده، دل سنگ خاره آب آخر دل تو سنگتر از سنگ خاره نیست؟

10 من عاشقم، گواه من این قلب چاک چاک در دست من، جز این سند پاره پاره نیست

عکس نوشته
کامنت
comment