در خون دلم از جلال الدین محمد مولوی غزل 2761

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

در خون دلم رسید فتوی

1 در خون دلم رسید فتوی از جمله مفتیان معنی

2 با خلق بگو که دور باشید از زرق من و فسوس دعوی

3 با دل گفتم چنین خوش استت دل نعره زنان که آری آری

4 برداشت ربابکی دل من بنواخت که ما خوشیم یعنی

5 کان طعنه از این سوی وجود است آن جا که منم کجاست طعنی

6 آن جا که منم چو من نگنجم گنجد دگری بگو که نی نی

7 تا من باشی تو او نبینی زیرا که شب است و چشم اعمی

8 تا چشم تو این بود چه بینی در بتگه نفس نقش مانی

9 ای عاجز خویش رو به تبریز در شمس الدین گریز باری

عکس نوشته
کامنت
comment