در دلم عیشی که می‌بینم از قصاب کاشانی غزل 174

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است و بس

1 در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است و بس زخم‌های ناوک مژگان دلدار است و بس

2 در درون کعبه و بتخانه گردیدم بسی رو به هر جانب که کردم جلوه یار است و بس

3 مست عشقم پای‌بند کفر و ایمان نیستم این‌قدر دانم که با لطف ویم کار است و بس

4 از چنین ویرانه منزل چشم آسایش مدار عیش این در گشته تا بوده است آزار است و بس

5 از کس دیگر چو نالد شکوه بی‌جا کردن است در جهان قصاب سرگردان کردار است و بس

عکس نوشته
کامنت
comment