- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبریست دوزخی در جانم از داغ بهشتی پیکریست
2 تا قرین آتش شوقت شدم پروانه وار سوزم از اندیشه هر دم کاین منم یا دیگریست
3 چون نسوزم بیتو در بستان که در جانم ز غم هر گلی داغی و هر داغی فروزان اخگریست
4 منکه مشغولم بذکر باده ی لعلت مدام کی بود یادم که جایی سلسبیل و کوثریست
5 شوق دیدارت که شد در سینه ی سوزان گره آتشی گویا فروزان در دل خاکستریست
6 دفتر گلرا که شست از گریه ابر نوبهار هر ورق بر خون پاک دردمندان دفتریست
7 هر حباب از چشمه ی چشم فغانی روز هجر در هوای بادهٔ آن لعل پر خون ساغریست