در دلم سوزی عجب از از بابافغانی شیرازی غزل 128

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبریست

1 در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبریست دوزخی در جانم از داغ بهشتی پیکریست

2 تا قرین آتش شوقت شدم پروانه وار سوزم از اندیشه هر دم کاین منم یا دیگریست

3 چون نسوزم بیتو در بستان که در جانم ز غم هر گلی داغی و هر داغی فروزان اخگریست

4 منکه مشغولم بذکر باده ی لعلت مدام کی بود یادم که جایی سلسبیل و کوثریست

5 شوق دیدارت که شد در سینه ی سوزان گره آتشی گویا فروزان در دل خاکستریست

6 دفتر گلرا که شست از گریه ابر نوبهار هر ورق بر خون پاک دردمندان دفتریست

7 هر حباب از چشمه ی چشم فغانی روز هجر در هوای بادهٔ آن لعل پر خون ساغریست

عکس نوشته
کامنت
comment