در آتشم از چهره برافروخته‌ای از قدسی مشهدی غزل 264

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

در آتشم از چهره برافروخته‌ای چند

1 در آتشم از چهره برافروخته‌ای چند چون شعله ز هم سرکشی آموخته‌ای چند

2 روشن نشود بخت ز جمعیت داغش در سینه دلم ساخته با سوخته‌ای چند

3 ریزند به سر خاک، پی صید ضعیفی چون دام به هم، چشم تهی دوخته‌ای چند

4 چون جلد کتابند، بغل کرده پر اجزا یک حرف ز صد سطر نیاموخته‌ای چند

5 قدسی مکن از اهل زمان شکوه، چه داری چشم خوشی از ناخوشی آموخته‌ای چند؟

عکس نوشته
کامنت
comment