- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در عشق هر آنک شد فدایی نبود ز زمین بود سمایی
2 زیرا که بلای عاشقی را جانی شرط است کبریایی
3 زخم آیت بندگان خاص است سردفتر عاشق خدایی
4 کاین عالم خاک خاک ارزد آن جا که بلا کند بلایی
5 یک جو ز بلاش گنج زرهاست ای بر سر گنج بین کجایی
6 از سوزش آفتاب محنت در عشق چو سایه همایی
7 ای آنک تو بوی آن نداری تو لایق آن بلا نیایی
8 لایق نبود به زخم او را الا که وجود مرتضایی