تو جفاکن که از اینسوی وفاداری از وحشی بافقی غزل 97

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست

1 تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست طاقت و صبر مرا حوصلهٔ خواری هست

2 با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد کز من و جان منش نیز مددکاری هست

3 می‌خرم مایه هر شکوه به سد شکر ز تو من خریدار، گرت جنس دل آزاری هست

4 گرد زنجیر به مژگان ادب پاک کند آنکه در قید کسش ذوق گرفتاری هست

5 ما به دامان تو نازیم که پاکست چو گل ورنه در شهر بسی لعبت بازاری هست

6 شکر جورش کن و خشنودی او جو وحشی که درازست شب حسرت و بیداری هست

عکس نوشته
کامنت
comment