در هجرت، از شکست، دلم را از قدسی مشهدی غزل 230

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

در هجرت، از شکست، دلم را اثر نماند

1 در هجرت، از شکست، دلم را اثر نماند زین پیش بی تو بود قرارم، دگر نماند

2 شمعی که تازه کشته شود، دودش اندک است بازآ که بی تو یک نفسم بیشتر نماند

3 ای بلبلان، بقای شما باد در چمن کز ما به نیم چاشت چو شبنم اثر نماند

4 وقتی به پرسش دلم آمد خدنگ یار کز گریه نیم قطره خون در جگر نماند

5 بر من ز باغ وصل چنان بسته‌اند راه کامیدواری‌ام به نسیم سحر نماند

6 قدسی چنان گداخت ز تاثیر درد عشق کز نام‌بردنش به زبانها خبر نماند

عکس نوشته
کامنت
comment