- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به زبان چرب جانا بنواز جان ما را به سلام خشک خوش کن دل ناتوان ما را
2 ز میان برآر دستی مگر از میانجی تو به کران برد زمانه غم بیکران ما را
3 به دو چشم آهوی تو که به دولت تو گردون همه عبده نویسد سگ پاسبان ما را
4 ز پی عماری تو چه روان کنیم مرکب چو رکیب تو روان شد چه محل روان ما را
5 به سرا و مجلس خود مطلب نشانی ما چو تو بر نشان کاری چه کنی نشان ما را
6 گلهٔ فراق گفتم که نه نیک رفت با به کرشمه مهر برنه پس از این زبان ما را
7 به تو درگریخت خاقانی و جان فشاند بر تو اگرش مزید خواهی بپذیر جان ما را