🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری
اقبال لاهوری

در غلامی عشق و مذهب از اقبال لاهوری زبور عجم 141

زبور عجم 141 ام از 953 زبور عجم

در غلامی عشق و مذهب را فراق

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39

1 در غلامی عشق و مذهب را فراق انگبین زندگانی بد مذاق

2 عاشقی ، توحید را بر دل زدن وانگهی خود را بهر مشکل زدن

3 در غلامی عشق جز گفتار نیست کار ما گفتار ما را یار نیست

4 کاروان شوق بی ذوق رحیل بی یقین و بی سبیل و بی دلیل

5 دین و دانش را غلام ارزان دهد تا بدن را زنده دارد جان دهد

6 گرچه بر لبهای او نام خداست قبلهٔ او طاقت فرمانرواست

7 طاقتی نامش دروغ با فروغ از بطون او نزاید جز دروغ

8 این صنم تا سجده اش کردی خداست چون یکی اندر قیام آئی فناست

9 آن خدا نانی دهد جانی دهد این خدا جانی برد نانی دهد

10 آن خدا یکتا ست این صد پاره ایست آن همه را چاره این بیچاره ایست

11 آن خدا درمان آزار فراق این خدا اندر کلام او نفاق

12 بنده را با خویشتن خوگر کند چشم و گوش و هوش را کافر کند

13 چون بجان عبد خود راکب شود جان به تن لیکن ز تن غایب شود

14 زنده و بیجان چه رازست این نگر با تو گویم معنی رنگین نگر

15 مردن و هم زیستن ای نکته رس این همه از اعتبارات است و بس

16 ماهیان را کوه و صحرا بی وجود بهر مرغان قعر دریا بی وجود

17 مرد کر سوز نوا را مرده ئی لذت صوت و صدا را مرده ئی

18 پیش چنگی مست و مسرور است کور پیش رنگی زنده در گور است کور

19 روح با حق زنده و پاینده ایست ورنه این را مرده آن را زنده ایست

20 آنکه حی لایموت آمد حق است زیستن باحق حیات مطلق است

21 هر که بی حق زیست جز مردار نیست گرچه کس در ماتم او زار نیست

22 از نگاهش دیدنی ها در حجاب قلب او بی ذوق و شوق انقلاب

23 سوز مشتاقی به کردارش کجا نور آفاقی به گفتارش کجا

24 مذهب او تنگ چون آفاق او از عشا تاریک تر اشراق او

25 زندگی بار گران بر دوش او مرگ او پروردهٔ آغوش او

26 عشق را از صحبتش آزار ها از دمش افسرده گردد نار ها

27 نزد آن کرمی که از گل بر نخاست مهر و ماه و گنبد گردان کجاست

28 از غلامی ذوق دیداری مجوی از غلامی جان بیداری مجوی

29 دیدهٔ او محنت دیدن نبرد در جهان خورد و گران خوابید و مرد

30 حکمران بگشایدش بندی اگر می نهد بر جان او بندی دگر

31 سازد آئینی گره اندر گره گویدش می پوش ازین آئین زره

32 ریز پیز قهر و کین بنمایدش بیم مرگ ناگهان افزایدش

33 تا غلام از خویش گردد ناامید آرزو از سینه گردد ناپدید

34 گاه او را خلعت زیبا دهد هم زمام کار در دستش نهد

35 مهره را شاطر ز کف بیرون جهاند بیذق خود را به فرزینی رساند

36 نعمت امروز را شیداش کرد تا به معنی منکر فرداش کرد

37 تن ستبر از مستی مهر ملوک جان پاک از لاغری مانند دوک

38 گردد ار زار و زبون یک جان پاک به که گردد قریهٔ تن ها هلاک

39 بند بر پا نیست بر جان و دل است مشکل اندر مشکل اندر مشکل است

اقبال لاهوری از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر در غلامی عشق و مذهب را فراق زبور عجم 141 ام از 953 زبور عجم اقبال لاهوری می باشد
شعر قالب : زبور عجم سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق

شاعر شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق چه کسی است ؟

شاعر شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق اقبال لاهوری می باشد.

شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق چیست ؟

قالب شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق زبور عجم است

سبک شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق چیست ؟

سبک شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق سبک نوین است

مضمون اصلی شعر در غلامی عشق و مذهب را فراق چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
اقبال لاهوری

در غلامی عشق و مذهب از اقبال لاهوری زبور عجم 141

زبور عجم 141 ام از 953 زبور عجم
بنر