1 در قمار عشق جانان باخت میخواهد دلم هرچه غیر از اوست با او تاخت میخواهد دلم
2 فارغم من در قمار عشق از سود و زیان با حریف خویش برد و باخت میخواهد دلم
3 میشناسم آشنایان را ولی با عاشقان آن که جانان را ز جان نشناخت میخواهد دلم
1 نوازیم تو اگر بر نگارش قلمی نماند از غم هجر تو بر دلم المی
2 به یاد نرگس مستت همیشه بیمارم بیا به پرسش احباب رنجه کن قدمی
1 مه من سر برآر از برج محمل که شب تار است و گم شد راه منزل
2 مران ای ساربان اشتر که اینجا خر و بار و من افتادست در گِل
1 ای نهان ساخته رخ در تُتُق پردۀ غیب پرده حیف است برآن چهره که عاریست ز عیب
2 ما ز خود بینی خود مانده به وَهمیم و گمان ور نه با جلوۀ ذات تو چه جای شک و ریب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به