1 در روزه و در زکوة و در حج اسرار بسی بود نهفته
2 اما سری که در نماز است سرّی است که با تو کس نگفته
1 ما و ساقی نشسته مست خراب خیز اگر عاشقی بیا دریاب
1 نعمت الله میر مستان است در خرابات میر مستان است
2 در گلستان عشق رندانه گوئیا چون هزاردستان است
1 گنج اسما به من عطا فرمود نعمتی یافتم که چه توان گفت
2 عقل آمد دمی ملولم کرد رحمتی یافتم که چه توان گفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به