در از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 84

1 در وضو هر عضو را وردی جدا آمدست اندر خبر بهر دعا

2 چونک استنشاق بینی می‌کنی بوی جنت خواه از رب غنی

3 تا ترا آن بو کشد سوی جنان بوی گل باشد دلیل گلبنان

4 چونک استنجا کنی ورد و سخن این بود یا رب تو زینم پاک کن

5 دست من اینجا رسید این را بشست دستم اندر شستن جانست سست

6 ای ز تو کس گشته جان ناکسان دست فضل تست در جانها رسان

7 حد من این بود کردم من لئیم زان سوی حد را نقی کن ای کریم

8 از حدث شستم خدایا پوست را از حوادث تو بشو این دوست را