-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به گونه می نپذیرد ز همدگر تفریق تجلی تو به دل همچو می به جام عقیق
2 به راه شوق بر آن آب خون همی گریم که قطره قطره چو ابرم چکیده از ابریق
3 به جز دمی نکند خسته ام چو سنگ در آب هجوم ریزش غمهای سخت و قلب رقیق
4 به هیچ پایه نگشت اضطرار ما زایل بود ستاره عاشق در اوج دست غریق
5 بهانه جوست کرم زانکه در گزارش کار نبوده حسن عمل بی علاقه توفیق
6 مرا که ذره لقب داده ای همی رقصم که نسبتی به زبان تو کرده ام تحقیق
7 حدیث تشنگی لب به پیر ره گفتم ز پاره جگرم در دهن نهاد عقیق
8 به راه کعبه هلاکم نمی کنی باور تو ای که بیهده باز آمدی ز بیت عتیق
9 ندیده ای به بیابان به زیر خاربنی شکسته مشربه آب و پاره ای ز سویق
10 ترا به پهلوی میخانه جا دهم غالب به شرط آن که قناعت کنی به بوی رحیق