1 در مقامی گر شود جان عزیزت منزجر رحم بر جان عزیزت کن برو جای دگر
2 بر تو آسانست تغییر مکان کردن ولی نیست آسان بی تو جان را عزم مأوای دگر
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 به دل از گلعذاری خارخاری کردهام پیدا بحمدالله نیم بیکار کاری کردهام پیدا
2 درین گلشن چو گلبن از جفای گردش گردون بسی خون خوردهام تا گلعذاری کردهام پیدا
1 زبان خوشست که توحید حق کند به بیان اگر چنان نبود در دهان مباد زبان
2 زهی مکون کامل که هست در کونین رقم کشیده او نقش کاینا ما کان
1 ای دل کدام قوم بملکی در آمده کان قوم را همیشه نتیجه سر آمده
2 گه مرده گاه زنده شده هر یکی ازان هر دم چو اهل سحر برنگی بر آمده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **