بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

در تن سوخته چندانکه از بابافغانی شیرازی غزل 253

غزل 253 ام از 695 غزلیات

در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد

1 در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد جان بیاد تو درین تنگ قفس می گنجد

2 در دل تنگ من ای شمع سراپرده ی جان جز خیال تو مپندار که کس می گنجد

3 گلشن عیش مرا تنگ چنان ساخت قضا که در آنجا نه هوا و نه هوس می گنجد

4 نکنم در چمن کوی تو یاد گل و سرو که در آن باغ نه خاشاک و نه خس می گنجد

5 گل گل از آه من آن غنچه ی سیراب شکفت ای دل خسته فسون خوان که نفس می گنجد

6 برو ای زاهد افسرده که در صحبت شمع غیر پروانه کجا ذکر مگس می گنجد

7 چون فغانی نیم از یاد تو غافل نفسی تا زبان در دهنم همچو جرس می گنجد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد

شاعر شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد چه کسی است ؟

شاعر شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد چیست ؟

قالب شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد غزل است

مضمون اصلی شعر در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر