- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امام عالم و مفتی وقت محیی الدین تویی به اسب و رخ از کاینات گشته فره
2 به مدح تو دو سه نوبت قصیده ها گفتم نکرد سعی تو از کار من گشاده گره
3 ز پیش منبرت امروز مردکی بر خاست که توبه می کنم از کرده ها تو گفتی زه
4 ز مردمان تو زر و جامه خواستی و همه به طبع و طوع بدادند بی لجاج و سته
5 ز بهر شعر چو چیزی ندادیم باری برای توبه که دادی ز شاعریم بده