1 در بحث بسی بگفتگو پیچیدم بس قشر سخن شنیدم و فهمیدم
2 چون مغر رسید و سر بیگانه نداشت خود گفتم و خود شنیدم و خود دیدم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 یارا یارا ترا چه یارا تا دل بربائی اذکیا را
2 این دلبری از تو نیست بالله این فتنه زدیگریست یارا
1 دارد شرف بر انجم و افلاک خاک ما آئینهٔ خدای نما جان پاک ما
2 تاامر و خلق جمله شود دوست دست صنع کشته است تخم مهر گیاهی بخاک ما
1 دل بوفای تو نهادن خوش است جان بتمنای تو دادن خوش است
2 گر سرعاشق برود رفته باش بر قدم عشق ستادن خوش است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **