-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من واله جمال فروزان یک کسم آشفتهٔ دو زلف پریشان یک کسم
2 سامان مرا یکی و سر من یکی بود سودا یکی و بیسر و سامان یک کسم
3 هر جا بهر که روی کنم سوی او بود بینای یک جمالم و حیران یک کسم
4 جمعیتم ز جمع کمالات یک کس است شیدای یک جمیل و پریشان یک کسم
5 تیغ ار کشد بقصد سرم بسملش شوم در مذبح محبت قربان یک کسم
6 مشرک نیم پرستش باطل نمیکنم حق بین و حق پرست بفرمان یک کسم
7 از هر خسی قبول عطائی نمیکنم مستغرق مواهب احسان یک کسم
8 چون گربگان بسفرهٔ هر کس نمیروم همچون شتر نواله خور خوان یک کسم