- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از انده نایافت قلق میکنم امشب گر پرده هستیست که شق میکنم امشب؟
2 هان آینه بگذار که عکسم نفریبد نظاره یکتایی حق میکنم امشب
3 آتش به نهادم شده آب، از تف مغزم از تب نبود این که عرق میکنم امشب
4 جان بر لبم اندازه دریا کشییم نیست از می طلب سد رمق میکنم امشب
5 از هر بن مو چشمه خون بازگشادم آرایش بستر ز شفق میکنم امشب
6 می میچکد از لعل لبش در طلب نقل مشتی ز کواکب به طبق میکنم امشب
7 نازم سخنش را و نیابم دهنش را خوش تفرقه در باطل و حق میکنم امشب
8 عمریست که قانون طرب رفته ز یادم آموخته را باز سبق میکنم امشب
9 غالب نبود شیوه من قافیهبندی ظلمی است که بر کلک و ورق میکنم امشب