- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من آن ماهم که اندر لامکانم مجو بیرون مرا در عین جانم
2 تو را هر کس به سوی خویش خواند تو را من جز به سوی تو نخوانم
3 مرا هم تو به هر رنگی که خوانی اگر رنگین اگر ننگین ندانم
4 گهی گویی خلاف و بیوفایی بلی تا تو چنینی من چنانم
5 به پیش کور هیچم من چنانم به پیش گوش کر من بیزبانم
6 گلابه چند ریزی بر سر چشم فروشو چشم از گل من عیانم
7 لباس و لقمهات گلهای رنگین تو گل خواری نشایی میهمانم
8 گل است این گل در او لطفی است بنگر چو لطف عاریت را واستانم
9 من آب آب و باغ باغم ای جان هزاران ارغوان را ارغوانم
10 سخن کشتی و معنی همچو دریا درآ زوتر که تا کشتی برانم