-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم که بیتو گرفتار صد بلا شدهام به صد بلا ز فراق تو مبتلا شدهام
2 مگر به قوت ضعف بدن رسم جایی چنین که در طلبت همره صبا شدهام
3 به درد و محنت بسیار من وسیله مپرس نه اندکست که از چون تویی جدا شدهام
4 طبیب را چه دهم درد سر ز بهر دوا چو من به درد تو مستغنی از دوا شدهام
5 هوای چشم سیاه تو در سرست مرا که خاکسارتر از میل توتیا شدهام
6 ز بس که مست می حیرتم نمیدانم که چیست حال من و این چنین چرا شدهام
7 فضولی از من بیچاره عقل و دین مطلب که مبتلای بتان پریلقا شدهام